آوای ترکمن

سبک زندگی - نحوه پوشش و موسیقی ترکمنی

آوای ترکمن

سبک زندگی - نحوه پوشش و موسیقی ترکمنی

پایبندی قوم ترکمن به سنت ها و فرهنگ بومی خود

در این مطلب با عنوان 'حفظ سنت ها و پایبندی به فرهنگ بومی از مشخصه های مهم قوم ترکمن' به قلم مریم شریفی می خوانیم: شاید به جرات بتوان گفت که یکی از اقوامی که تاکنون توانسته اند بیشترین مقاومت را در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه داشته باشند ترکمنان استان گلستان هستند. 

از همان بدو ورود به شهرهای ترکمن نشین گلستان خصوصا شهرستان گمیشان که تقریبا همه ساکنان آن بومی هستند وجود حصار بلند در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه را نه با حرف و شعار که با چشمان سر مشاهده می کنی. 

فردی که برای اولین بار قدم به گمیشان می گذارد اولین چیزی را که می بیند نوع پوشش خاص مردم است کاملا سنتی و بر پاپه فرهنگ پیشینیان خودشان است. 

زبان مردم شهر منحصر به خودشان هست و با زبان شیرین ترکمنی تکلم می کنند، اینجا افراد مسن و کودکانی که هنوز به مدرسه نرفته اند گاه با زبان فارسی هم بیگانه اند. 

بانوی ترکمن، اصیل و غیرقابل تغییر، هر جای دنیا که برود هر پست و مقامی هم که داشته باشد باز هم مثل یک بانوی ترکمن سنتی لباس می پوشد. 

جالب این جاست که اگر بانویی ترکمن هم نباشد و عروس ترکمنان شود کاملا شبیه یک ترکمن لباس می پوشد چهارقد ترکمنی بر سر می گذارد و آناقی که نشانه زنان متاهل است بر سر می گذارد آن قدر شبیه می شود که اصلا باورش سخت است که او یک ترکمن نیست (مثل کلمات بیگانه که وقتی وارد زبان عربی می شوند آن قدر نشانه های زبان عربی مثل الف و لام 'ال' و تنوین و ... می گیرند که ساختارشان کاملا با زبان عربی هماهنگ می شود). 

در عوض اگر دختر ترکمن عروس دیگر اقوام ایرانی شود باز هم لباس پوشیدن سنتی خود را حفظ می کند ... انگار یک قانون نانوشته ای همه را ملزم به حفظ فرهنگ می کند. 

بانوی ترکمن نجیب است و قانع، مهربان است و هنرمند و با همان دستانی که کودکانش را نوازش می کند، با بافت قالی و قالیچه های زیبای ترکمنی سعی می کند در تامین معاش خانه همسرش را یاری کند. 

اگر چه رسم و رسومات عروسی هایی که یک هفته طول می کشید کمی خلاصه شده است ولی کاملا ساختار سنتی خود را حفظ کرده است، ترکمن های زیادی هنوز هم با شتر و کجاوه عروس را به خانه بخت می برند. 

اینجا مهریه را طبق سنت خود و بسیار کمتر از همه جای دیگر قرار داده اند، هنوز هم طلاق بسیار زشت است و جوانان به شدت در پاسداری از خانواده های خود تلاش می کنند، داشتن فرزند برایشان افتخار است و به شدت به بزرگترهای خود احترام می گذارند... 

جشن 63 سالگی می گیرند، عروس هایشان یاشماق می گیرند (در سال های اول عروسی از پدر شوهر، برادر شوهر و نامحرمان رو می گیرند) و در مجالس خود با غذاهای سنتی خودشان (چکدرمه، بشمه و ...) از مهمان پذیرایی می کنند. 

بسیار مهمان نوازند و خود بر سر سفره در کنار مهمان نمی نشینند و مهمان را تنها می گذارند تا راحت و بدون رودروایسی هر چقدر که میل دارد غذا تناول کند. 

این جا چای که می آورند کنارش یک فلاکس یا کتری قرار می دهند خودشان برای دقایقی مهمانشان را تنها می گذارند تا هر چقدر که دوست دارد چای بنوشد... 

به شدت از عمل زشت تکدی گری بیزارند و به گدایان خیابانی اهمیت زیادی نمی دهند و در عوض مقید به پرداخت زکات و خمس مال خود هستند. 

مراسم رقص خنجر دارند و کشتی سنتی گورش و بازی های محلی و هودی خوانی و لاله خوانی و علاقه به اسب و مسابقات اسب دوانی و ... صدها سنت قدیمی هنوز در گمیشان زنده است. 

و چقدر زیبا گفت رهبر فرزانه انقلاب که فرهنگ مانند هوایی است که نفس می کشیم ... 

این جا هوا بس آفتابی و لطیف است با خود فکر می کنم اگر همه اقوام ایرانی این گونه فرهنگ بومی را پاس می داشتند شاید این همه چهره غربی و غریبه چشمانمان را نمی آزرد.